امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

امیر عباس بابا

انتظار تو شب و روز میلاد امام رضا(ع)

سلام امروز میلاد با سعادت امام رضا(ع) بود , میلادش بر همه عاشقانش مبارکباد انتظار برای تولد امیر عباس دیشب و امروز یه رنگ و بویی دیگه داشت , بوی میلاد آقا رو میداد . همه میگفتن اگه امروز بیاد باید اسمشو بزارین رضا یا امیر رضا یا مشابه اینا ولی من میگفتم نه میرم با آقا صحبت میکنم میگم ازم راضی باشه اسم عموشونو روی پسرم گذاشتم   ...
7 مهر 1391

اوج انتظار تو آخرین لحظات شهریور

تا الان فکر میکردم فقط من و مامان امیر عباس خودمونو وعده نیمه اول میدادیم و منتطر بودیم نیمه اولی بشه . تازه امشب متوجه شدم ظاهرا همه مثل بابابزرگ و مادر بزرگ من و مامانش , آقاجون و مادرجون و خاله و عمه امیر عباس , همه ساعت 12 شب 31شهریور پیگیر بودن ببینن این مسافر ما اومد یا نه ؟ ولی از این پسر خونسرد ما خبری نشد که نشد , همینجوری شد نیمه دومی "انشاالله به سلامتی باشه" ...
1 مهر 1391

انتظار برای اومدن نی نی

بالاخره بعد از 7 سال تو سال 1390 تصمیم گرفتیم یه فرزند دیگه داشته باشیم . همون اول قرار گذاشتیم اگه خدا بهمون دختر داد اسمشو بزاریم نازنین زینب و اگر بهمون پسر داد اسمش باشه عشق باباش "عباس" , تو اسامی یه اسم دیدیم که خیلی بدلمون نشست " امیر عباس " از روزی که فهمیدیم پسره همه خانواده هم به همین نام صداش میکنن ... هنوز نیومده جای خودشو تو خانواده پیدا کرده . دو تا خواهر گلش نفیسه جون و نازنین زهرا ی عزیز چند وقته خونه رو برای اومدنش آماده میکنن . همه دوست دارن تا پایان شهریور ماه بیاد و نیمه اولی باشه که تو زندگیش یه سال عقب نیافته , ولی ظاهرا جای خوبی داره و خیال اومدن نیاره . الانم که 31 شهریوره هیچ خبری نیست . انشاالله به سلامتی بیا...
31 شهريور 1391