امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

امیر عباس بابا

صحبتهای بابا و مامان با آقا امیرعباس

1396/7/13 17:50
185 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزيزمان :

روزي كه تو ما را در دوران پيري ببيني، سعي كن صبور باشي و مارا درك كني...


هنگامي كه مايل به حمام رفتن نيستیم، مارا خجالت نده و به ما غر نزن. زماني را به خاطر بياور كه ما براي به حمام بردن تو به هزار كلك و ترفند متوسل ميشدیم.

هنگامي كه ضعف ما را در استفاده از تكنولوژي جديد ميبيني ، به ما فرصت فراگيري آن را بده و با لبخند تمسخرآميز به ما نگاه نكن ... ما به تو چيزهاي زيادي آموختیم... چگونه بخوري، چگونه لباس بپوشي ... و چگونه با زندگي مواجه شوي

اگر در هنگام صحبت با تو، مطلبي را بارها تكرار ميكنیم، حرفمان را قطع نكن و به ما گوش بده. هنگامي كه تو خردسال بودي، ما يك داستان را بارها  براي تو ميخواندیم تا تو به خواب بري.

هنگامي كه در زمان صحبت، موضوع بحث را از ياد ميبریم، به ما فرصت كافي بده كه به ياد بياوریم در چه مورد بحث ميكرديم و اگر نتوانستیم به ياد بياوریم، از ما عصباني نشو. مطمئن باش كه آنچه براي ما مهم است با تو بودن و با تو سخن گفتن است نه موضوع بحث!

اگر مايل به غذا خوردن نبودیم، مارا مجبور نكن. به خوبي مي دانیم كه چه وقت بايد غذا بخوریم .

اگر ما در هنگام خوردن غذا خود را كثيف ميكنیم، اگر نميتوانیم خودمان لباسهايمان را بپوشیم، صبور باش. زماني را به خاطر بياور كه ما ساعتها از عمر خود را صرف آموزش همين موارد به تو كردیم.


تو نبايد از اينكه ما را در كنار خود مي بيني احساس غم، خشم و ناراحتي كني. تو بايد در كنار ما باشي و ما را درك كني و ما را ياري دهي، همانگونه كه ما تو را ياري كردیم كه زندگي ات را آغاز كني

هنگامي كه پاهاي خسته ما به ما اجازه راه رفتن نمي دهند .... دستانت را به ما بده ... همانگونه كه در كودكي اولين گامهايت را به كمك ما برداشتي .... ما را ياري كن در راه رفتن. ما را با عشق و صبوري ياري ده كه راه زندگيمان را به پايان ببریم.


و اگر روزي به تو گفتیم كه نمي خواهیم بيش از اين زنده باشم و دوست داریم بميریم ... عصباني نشو. روزي خواهي فهميد كه ما چه مي گويیم.

ما نيز پاداش تو را با لبخندي و عشقي كه همواره به تو داشته ایم خواهیم داد.

پسندها (2)

نظرات (0)