بیماری امیرعباس و انتقال به بیمارستان دیگه

ساعت حدود 4 صبح بود که داشتم تو خونه برای نماز صبح وضو میگرفتم که گوشیم زنگ خورد , سریع گوشی رو برداشتم دیدم مامان امیر عباسه اولش گفت برای نماز خواب نمونی بعد از کلی من من و مکث گفت که امیر عباس رو بردن زیر اکسیژن گذاشتن گفتم چرا ؟ گفت یکم تندتند نفس میکشید گفتن یکی دو ساعت زیر اکسیژن باشه خوب میشه برش میگردونن. نماز خوندم از فکر و خیال دیگه خوابم نبرد تا 6 صبح دوباره زنگ زدم گفت هنوز نیاوردنش , ولی گفتن مهم نیست تا موقع ترخیص حالش خوب میشه , ولی حدود ساعت 7:30 که زنگ زدم به خاله امیرعباس گفت اینجا گفتن باید دو سه روزی حداقل زیر اکسیژن باشه و تو این بیمارستان هم بدلیل شستشو نمیتونن نگهش دارن و با بیمارستان امام حسین هماهنگی کردن باید اعزام بشه به اون بیمارستان , من به همراه پسرنازم با یه آمبولانس اعزام شدیم به بیمارستان امام حسین(ع) ولی وقتی اونجا رسیدیم برای پذیرش خیلی اذیت شدم . از مریضی که از یه بیمارستان دیگه اونم با هماهنگی اعزام شده بود درخواست یک میلیون تومان شد گفتن چون دفترچه بیمه نداره باید برای پذیرشش این مبلغ رو پرداخت کنی اعتراض کردم که نوزاده دفترچه نداره و از بیمارستان بنت الهدی اعزام شده گفتن به ما ربطی نداره بالاخره بعد از کلی اینور و اونور کردن و پیدا کردن آشنا!!! نی نی ما اونجا بستری شد. ولی به هیچکس حتی مامانش که با اون حالش بعد ار ترخیص ار بنت الهدی اومده بود اجازه موندن ندادن . و ما بدون امیر عباس با ناراحتی برگشتیم خونه . خدا برای هیچ کس نیاره خیلی سخت بود , جواب خواهراشو چی بدیم ..... از موقع برگشت حال و روز مامانش شده بود فقط گریه...... خیلی سخت بود....

اللهم اشف کل مریض بحق محمد(ص)و آل محمد(ص)